مدیریت کسب‌وکار در شرایط بحرانی

مدیریت کسب‌وکار در شرایط بحرانی


مقدمه: ایرانِ امروز، تصمیمِ فردا

مدیریت بحران در کسب و کار و استراتژی بقا | در روزهایی که اخبار نوسانات سیاسی و تهدیدهای منطقه‌ای مثل درگیری نظامی ایران و اسرائیل، سایه‌ای از ابهام بر سر کسب‌وکارها انداخته، سؤال اصلی این است:
«کسب‌وکارها چگونه می‌توانند زنده بمانند، تصمیم بگیرند و حتی رشد کنند؟»

به عنوان مشاور و مدرس بازاریابی B2B که با شرکت‌های مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی در ارتباطم، تجربه کرده‌ام که بسیاری از مدیران، بحران را یا انکار می‌کنند یا فقط در لحظه به آن واکنش نشان می‌دهند — اما آن را مدیریت نمی‌کنند.

در این مقاله، مدلی کاربردی و قابل اجرا برای عبور از بحران و تصمیم‌گیری در شرایط ابهام ارائه می‌کنم: مدل 3L
این مدل برای مدیریت بحران کسب و کار و استراتژی بقا کاملا کاربردی می باشد


تفاوت بحران با شرایط سخت اقتصادی چیست؟

«سختی» بخشی از ذات بازار است؛ اما بحران یعنی اختلالی شدید، سریع و غیرقابل پیش‌بینی که ساختار تصمیم‌گیری و جریان نقدینگی را تهدید می‌کند. نمونه‌هایی از بحران:

  • شوک ارزی یا تحریم ناگهانی
  • حمله نظامی یا تهدید امنیتی
  • قطع زنجیره تأمین یا تعطیلی گسترده

در چنین شرایطی، کسب‌وکارها به چیزی بیشتر از کنترل هزینه نیاز دارند: یک نقشه راه برای بقا و بازسازی.


چرا بیشتر شرکت‌ها برنامه مدیریت بحران ندارند؟

  1. خوش‌خیالی سیستماتیک: تصور اینکه «برای ما اتفاق نمی‌افتد»
  2. وابستگی به روتین: تصمیم‌گیری صرفاً بر اساس داده‌های گذشته
  3. فقدان ابزار تصمیم‌سازی: نبود چارچوب مشخص برای تحلیل موقعیت و اولویت‌بندی

3L MODEL مشاور برند و تبلیغات، بیزینس کوچ، مشاور بازاریابی

مدیریت بحران در کسب و کار


معرفی مدل 3
L: نگاه، گوش، اقدام

مدل 3L که در جلسات مشاوره خودم توسعه دادم، ترکیبی‌ست از اصول تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده (OODA Loop, Crisis Response Matrix, McKinsey 7S) با تجربه مستقیم از بازار ایران. این مدل شامل سه گام است:

  1. Look – دوباره ببین
  • تحلیل SWOT به‌روزشده (نه مربوط به ۶ ماه قبل)
  • شناسایی نقاط خطر در زنجیره تأمین، فروش و مالی
  • دسته‌بندی مشتریان بر اساس اعتبار، وفاداری و احتمال خرید در بحران
  1. Listen – با دقت بشنو
  • تماس مستقیم با مشتریان کلیدی برای فهم نیازهای فوری
  • شنیدن دغدغه پرسنل خط مقدم
  • تحلیل داده‌های فروش و رفتارهای جدید بازار
  1. Lead – تصمیم بگیر و پیشرو باش
  • تعریف سناریوهای «اگر… آنگاه…»
  • تمرکز منابع بر محصولات، مشتریان یا کانال‌های سودآور
  • توسعه پلن‌های کوتاه‌مدت2تا ۶ ماهه

بعد از بحران چه کنیم؟

بحران‌ها همیشه پایان دارند، اما کسب‌وکارهایی موفق هستند که از قبل به «فاز بازسازی» فکر کرده‌اند. اینجاست که مفهوم «Business Disaster Recovery» و «Post-Crisis Strategy» وارد می‌شود:

  • بازطراحی تجربه مشتری
  • تعریف مجدد ارزش برند
  • یادگیری سازمانی از بحران

    نتیجه‌گیری و پیشنهاد اجرایی

    مدیریت بحران در کسب‌وکار بدون ابزار و چارچوب، باعث تصمیم‌های هیجانی و آسیب بلندمدت خواهد شد.

    در شرایط بحرانی، مدیران به نقشه نیاز دارند، نه فقط تجربه. مدل 3L نقشه‌ای ساده اما دقیق برای عبور از بحران است — با سه سؤال محوری:

    • چه چیزی تغییر کرده؟ (Look)
    • چه چیزهایی نادیده گرفته شده؟ (Listen)
    • حالا بهترین اقدام چیست؟ (Lead)همین حالا از این مدل در جلسه تصمیم‌گیری بعدی خود استفاده کنید.برای دریافت فایل چک‌لیست‌ها یا رزرو جلسه مشاوره اختصاصی، به صفحه تماس با من  مراجعه کنید.

📚 منابع مفهومی که مدل 3L از آن الهام گرفته:

1. Crisis Leadership Models

  • از جمله مدل‌های معروف «Sense – Decide – Act» یا «Recognize – Analyze – Act» که در مدیریت بحران‌های نظامی، پزشکی و کسب‌وکار استفاده می‌شود.

  • همچنین مدل معروف «OODA Loop» (Observe–Orient–Decide–Act) که در فضای تصمیم‌گیری چابک نظامی و مدیریتی کاربرد دارد.

→ مدل 3L نیز مانند آن‌ها با شناخت واقعیت (Look)، درک سیگنال‌ها (Listen)، و اقدام سریع (Lead) پیش می‌رود، اما زبان و ساختار آن برای مدیر ایرانی قابل درک‌تر و اجرایی‌تر شده است.

Karl Weick – Sensemaking
مقاله پایه: “Sensemaking in Organizations”

Erika Hayes James – HBR


2. Design Thinking / Human-Centered Strategy

  • مراحل اولیه مدل‌های تفکر طراحی (Empathize – Define – Ideate) نیز بر گوش دادن عمیق به بازار و مشتریان (Listen) و تحلیل واقعیت‌های میدان تأکید دارند.

  • این مدل‌ها، منبع الهام بخش مرحله دوم مدل 3L هستند.


3. Adaptive Leadership – Ron Heifetz

  • مفهومی از دانشگاه هاروارد که تأکید دارد رهبری در بحران نیازمند «شنیدن، تطبیق، و تصمیم‌های سخت در زمان نامطمئن» است.

  • مرحله Lead در مدل 3L، تحت تأثیر همین رویکرد است که به رهبری موقعیتی و تصمیم‌سازی سریع توجه دارد.


4. McKinsey Crisis Response Models

  • مک‌کینزی در مواجهه با بحران کووید-۱۹ مدلی تحت عنوان Resolve – Resilience – Return – Reimagine – Reform ارائه داد.

  • ما در مدل 3L فقط به سه گام کلیدی برای شرایط بحرانی و مدیریت بحران در کسب و کار توجه کرده‌ایم که چابک‌تر و کاربردی‌تر در سطح SMEها و مدیران ایرانی باشد.

    📌 خلاصه:

    مدل 3L (Look – Listen – Lead) ابداعی، ساده‌سازی‌شده و بومی‌سازی‌شده برای شرایط خاص کسب‌وکار در ایران است. پشتوانه‌ی آن برگرفته از:

    • اصول رهبری بحران جهانی

    • تفکر طراحی

    • رهبری تطبیقی

    • و مدل‌های چابک واکنش به بحران می‌باشد.

📌 ویژگی بومی:
در ایران، اقدام بدون حمایت تیم، بسیار شکننده است. در اینجا Lead یعنی: هم عمل کن و هم تیم را همراه نگه دار.

نگاهی به بازاریابی داخلی؛ حلقه گمشده بسیاری از کسب‌وکارها

در دنیایی که رقابت نفس‌گیرتر از همیشه شده، بسیاری از مدیران و صاحبان کسب‌وکار هنوز به دنبال پاسخ این سؤال هستند:
«چرا با وجود تبلیغات، تخفیف‌ها، و حتی جذب مشتریان جدید، باز هم نارضایتی وجود دارد؟»

پاسخ، درون سازمان شماست.
در دل جلسات روزانه، رفتار کارکنان، و نحوه برخورد مدیر با تیم. اینجاست که مفهومی به نام بازاریابی داخلی (Internal Marketing) وارد میدان می‌شود؛ مفهومی که شاید کمتر درباره‌اش شنیده‌اید، اما اثرش در رضایت مشتری، وفاداری برند و حتی سودآوری کسب‌وکار، بسیار پررنگ‌تر از آن چیزی‌ست که تصور می‌کنید.

در این مقاله، به‌جای پرداختن به تبلیغات بیرونی، سراغ دل سازمان می‌رویم. ابتدا بازاریابی داخلی را معرفی می‌کنیم، سپس تأثیر آن بر تجربه مشتری، خدمات، و افزایش بهره‌وری را بررسی کرده و در پایان، به ارتباط آن با بازاریابی یکپارچه می‌پردازیم.


بازاریابی داخلی چیست؟

 آموزش بازاریابی داخلی در سازمان برای بهبود رضایت مشتری

کارکنان شما، اولین مشتریان برندتان هستند

«بازاریابی داخلی یعنی اینکه با کارکنانت همان‌گونه رفتار کنی که انتظار داری آن‌ها با مشتریانت رفتار کنند.»
این جمله‌ی معروف از Heskett، یکی از پایه‌گذاران مدل زنجیره ارزش خدمات، به‌خوبی ماهیت بازاریابی داخلی را توضیح می‌دهد.

بازاریابی داخلی (Internal Marketing) رویکردی‌ست که می‌گوید برای موفقیت در بازار بیرونی، باید ابتدا بازار درونی (یعنی کارکنان) را به‌درستی مدیریت کرد. در این دیدگاه، کارکنان فقط منابع اجرایی نیستند؛ بلکه سفیران برند، مروجین ارزش‌ها و عاملان اصلی تجربه مشتری هستند.

مطابق با دیدگاه Berry (1981)، اولین کسی که باید نسبت به برند، ارزش‌ها و استراتژی‌های بازاریابی متقاعد شود، کارمند شماست. اگر کارکنان درک روشنی از وعده‌های برند نداشته باشند یا انگیزه‌ای برای ارائه خدمات عالی نداشته باشند، حتی بهترین کمپین‌های تبلیغاتی نیز بی‌اثر می‌مانند.

بنابراین، بازاریابی داخلی به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که با هدف افزایش تعهد، انگیزه، رضایت و هم‌راستایی کارکنان با استراتژی برند انجام می‌شود.


چرا بازاریابی داخلی از تبلیغات بیرونی مهم‌تر است؟

بسیاری از کسب‌وکارها برای بازاریابی هزینه‌های کلان صرف می‌کنند، اما از درون سازمان دچار فرسایش هستند. چرا؟ چون انرژی سازمان صرف “ظاهر” می‌شود، نه “ریشه”.

واقعیت این است که:

  • مشتریان، آنچه را کارکنان شما اجرا می‌کنند تجربه می‌کنند، نه آنچه در بیلبوردها می‌نویسید.

  • حتی با بهترین استراتژی بازاریابی، اگر کارمند شما بی‌انگیزه، گیج یا بی‌ارتباط با برند باشد، تجربه مشتری خراب می‌شود.

مثالی ساده:
تصور کنید یک کلینیک زیبایی شعار می‌دهد: «ما با دقت و احترام از زیبایی شما مراقبت می‌کنیم.»
اما منشی با بی‌حوصلگی تلفن را جواب می‌دهد، مشاور پوست تأخیر دارد، و در اتاق انتظار صدای درگیری شنیده می‌شود. در این صورت، آیا آن شعار ارزشی دارد؟ قطعاً نه.

در مقابل، برندهایی مانند Zappos یا Southwest Airlines به دلیل سرمایه‌گذاری بر کارکنان، از درون رشد کرده و به مرور اعتماد بیرونی را نیز جلب کرده‌اند.

در بازاریابی داخلی، هم‌راستایی درون و بیرون برند اتفاق می‌افتد. این هماهنگی، رمز پایداری در بازارهای رقابتی است.


بازاریابی داخلی و اثر آن بر کیفیت خدمات و تجربه مشتری

خدمات خوب، نتیجه آموزش نیست، نتیجه «انگیزه» است.
اگر کارکنان احساس کنند بخشی از برند هستند، مسئولیت‌پذیرتر می‌شوند، دلسوزانه‌تر رفتار می‌کنند و حتی فراتر از وظیفه عمل می‌کنند.

در اینجا برخی از اثرات کلیدی بازاریابی داخلی بر خدمات را مرور می‌کنیم:

۱. افزایش کیفیت ارتباط با مشتری

کارمندی که ارزش برند را درک کرده، می‌داند چگونه با مشتری همدلانه ارتباط برقرار کند. این مهارت، از طریق آموزش منسجم، فرهنگ‌سازی و الگوهای رفتاری در سازمان نهادینه می‌شود.

۲. کاهش نارضایتی‌ها و اشتباهات خدماتی

وقتی کارکنان خود را بخشی از سیستم بدانند، کمتر اشتباه می‌کنند و در صورت بروز خطا، سریع‌تر آن را جبران می‌کنند. این رفتار دقیقاً همان چیزی‌ست که مشتریان را وفادار می‌کند.

۳. ایجاد تجربه‌ای منسجم در تمام نقاط تماس

از فروشنده تا پشتیبانی و حتی نیروهای خدماتی، همگی نماینده یک برند یکسان هستند. بازاریابی داخلی کمک می‌کند این هماهنگی در «لحن گفتار»، «ظاهر» و «رویکرد» حفظ شود.

مثال کاربردی:

یک مرکز خدمات زیبایی که از مشاوره بازاریابی استفاده کرده، با اجرای برنامه‌های بازاریابی داخلی مانند کارگاه‌های برندینگ داخلی، پاداش‌های عملکردی، و مشارکت کارکنان در تصمیم‌سازی، توانست در کمتر از شش ماه میزان بازخورد مثبت مشتریانش را ۳۸٪ افزایش دهد.

ALT: internal marketing چگونه خدمات برند را بهبود می‌دهد؟


بازاریابی داخلی و بازاریابی یکپارچه؛ دو روی یک سکه

بازاریابی یکپارچه (Integrated Marketing) یعنی تمام اجزای سازمان، پیام یکسانی به مخاطب منتقل کنند.
اما این یکپارچگی از بیرون آغاز نمی‌شود؛ از درون سازمان شروع می‌شود.

اگر بخش فروش با تیم خدمات مشتری همسو نباشد، یا بازاریاب چیزی وعده دهد که تولید نتواند تحویل دهد، برند دچار تناقض می‌شود. و این تناقض، بزرگ‌ترین دشمن اعتماد مشتری است.

بازاریابی داخلی تضمین می‌کند که همه‌ی اجزای درونی سازمان، هم‌صدا، هم‌راستا و هم‌پیام هستند. این هماهنگی، سنگ‌بنای بازاریابی یکپارچه است.


جمع‌بندی؛ از درون بساز تا در بیرون بدرخشی

بازاریابی داخلی، فقط یک استراتژی نیست؛ یک نگرش است. نگرشی که سازمان را از درون تقویت می‌کند، تا در بیرون بدرخشد.
اگر می‌خواهید تجربه مشتریان را متحول کنید، باید اول تجربه کارکنان را دگرگون کنید.

🔸 در مقاله بعدی، به سراغ «مدل اجرای بازاریابی داخلی در سازمان‌ها» می‌رویم و گام‌های عملی آن را بررسی می‌کنیم.

مشاوره بازاریابی و فروش

اگر مدیر کسب‌وکار یا رهبر سازمانی هستید و می‌خواهید فرهنگ برند را از درون سازمان شکل دهید،
🔹 مشاوره تخصصی بازاریابی داخلی را با تیم ما تجربه کنید.
ما در کنارتان هستیم تا برند شما، از دل کارکنان بدرخشد.

جهت مطالعه بیشتر:

بیزینس کوچ: سرمایه‌گذاری با بازدهی بالا (قسمت دوم)

سوالات متداول درباره بیزینس کوچ

استخدام یک بیزینس کوچ ممکن است در ابتدا برای بسیاری از مدیران و کارآفرینان چالش‌برانگیز باشد، به‌خصوص اگر دقیقاً ندانند چه انتظاری از او دارند. در این مقاله، به پرتکرارترین سوالات درباره کوچ‌های کسب‌وکار و پاسخ‌های آنها می‌پردازیم.


بیزینس کوچ برای چه کسانی مناسب است؟

برنامه‌های کوچینگ کسب‌وکار برای همه افرادی که به رشد شخصی و سازمانی خود اهمیت می‌دهند، مناسب است.

  • مدیران اجرایی، کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک از جمله افرادی هستند که بیشترین بهره را از بیزینس کوچ می‌برند.
  • کارمندان در سطوح مختلف سازمانی نیز می‌توانند با حمایت کارفرمای خود از این خدمات استفاده کنند. برخی شرکت‌ها حتی مربیان داخلی یا کمک‌هزینه‌هایی برای توسعه کارکنان فراهم می‌کنند که به رشد رهبران آینده سازمان کمک می‌کند.

نمونه‌هایی از رهبران موفقی که از بیزینس کوچ استفاده کرده‌اند:

  • استیو جابز (اپل)
  • بیل گیتس (مایکروسافت)
  • جک کنفیلد (نویسنده)
  • آلن مولالی (مدیرعامل سابق فورد)
  • آیچا ایوانز (مدیر ارشد سابق اینتل)

چگونه یک بیزینس کوچ معتبر را پیدا کنیم؟

با توجه به رشد سریع صنعت کوچینگ، انتخاب یک بیزینس کوچ معتبر ممکن است چالش‌برانگیز باشد. برای انتخاب بهتر:

  1. اهداف خود را با تجربه کوچ هماهنگ کنید.
    اطمینان حاصل کنید که کوچ موردنظر تجربه عملی در دستیابی به اهداف مشابه شما را داشته باشد.
  2. صلاحیت‌ها و گواهینامه‌ها را بررسی کنید.
    گواهینامه‌هایی مانند ICF (فدراسیون بین‌المللی کوچینگ) نشان‌دهنده حرفه‌ای بودن کوچ است.
  3. تحقیق و بررسی کنید.
    نظرات، توصیفات و مطالعات موردی مرتبط با کوچ موردنظر را بررسی کنید. همچنین فعالیت او در شبکه‌های اجتماعی و بازخورد مشتریان قبلی می‌تواند به تصمیم‌گیری کمک کند.

بازگشت سرمایه در کوچینگ کسب‌وکار چقدر است؟

پیش از سرمایه‌گذاری در کوچینگ، مدیران اغلب می‌خواهند از بازده این سرمایه‌گذاری اطمینان حاصل کنند. برخی آمارها:

  • گزارش MetrixGlobal LLC نشان می‌دهد که به‌ازای هر ۱ دلار سرمایه‌گذاری در کوچینگ، ۷.۹ دلار بازده به دست می‌آید.
  • مطالعه‌ای توسط ICF نشان داد که ۱۹ درصد از مشتریان کوچینگ بازدهی حداقل ۵۰۰۰ درصدی گزارش کردند.
  • انجمن مدیریت پرسنل دریافت که مدیرانی که از کوچینگ استفاده می‌کنند، بهره‌وری خود را ۸۶ درصد افزایش می‌دهند (در مقایسه با ۲۲ درصد با آموزش تنها).

چگونه برای همکاری با بیزینس کوچ آماده شویم؟

برای داشتن یک تجربه موثر در کوچینگ:

  • با کوچ تماس بگیرید: جلسه‌ای مقدماتی ترتیب دهید تا میزان هم‌افزایی بین خود و کوچ را بسنجید.
  • اهداف مشخصی تعیین کنید: سه تا پنج هدف اصلی برای کسب‌وکار و خودتان مشخص کنید.
  • طرح کسب‌وکار ارائه دهید: اگر هنوز طرح کسب‌وکار ندارید، یک پیش‌نویس آماده کنید. کوچ شما در طول زمان به بهبود آن کمک خواهد کرد.
  • آماده سرمایه‌گذاری روی خود باشید: کوچ‌های حرفه‌ای به ندرت قیمت‌های بسته‌ای ارائه می‌دهند. همکاری با آنها نیازمند تعهد جدی به رشد شخصی و سازمانی است.

جمع‌بندی

یک بیزینس کوچ می‌تواند همراه شما در مسیر دستیابی به اهداف بزرگ باشد. با انتخاب فردی با تجربه، بررسی دقیق صلاحیت‌ها و تعیین اهداف مشخص، می‌توانید از مزایای قابل توجه این سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوید.

منبع:
leaders.com/articles/innovation/business-coach

کوچ کسب‌وکار (قسمت اول)

بیزینس کوچ چیست و چگونه می‌تواند به موفقیت کسب‌وکار شما کمک کند؟

آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که چگونه می‌توانید مشکلات کسب‌وکار خود را حل کنید و درآمدتان را افزایش دهید؟ استخدام یک بیزینس کوچ می‌تواند قدمی حیاتی برای رشد حرفه‌ای شما باشد.

طبق گزارش فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF)، افرادی که با بیزینس کوچ همکاری می‌کنند به طور متوسط ۴۶ درصد افزایش درآمد خالص دارند. همچنین، این همکاری به دستیابی به اهداف بهتر (۶۲.۴ درصد)، کاهش اضطراب (۵۷.۱ درصد)، و افزایش اعتماد به نفس (۵۲.۴ درصد) کمک می‌کند. جالب‌تر اینکه، ۵۰ درصد از افراد شرکت‌کننده در این تحقیق بیان کرده‌اند که بیزینس کوچ برای آنها به اندازه یک دوست نزدیک یا درمانگر قابل اعتماد است.

در این مقاله، به معرفی کوچ کسب‌وکار، وظایف او و مزایای این خدمات می‌پردازیم.


بیزینس کوچ کیست؟

یک بیزینس کوچ، فردی با تجربه و دانش در حوزه کسب‌وکار است که کارآفرینان و مدیران را در مسیر رشد و موفقیت همراهی می‌کند. بیزینس کوچ‌ها به رهبران کمک می‌کنند تا رفتارها، اقدامات و تصمیمات خود را تحلیل کنند و مطمئن شوند که با اهداف کسب‌وکار هماهنگ هستند.

مربی کسب‌وکار نقش یک تسهیل‌گر حرفه‌ای را ایفا می‌کند که با ارائه راهنمایی و ابزارهای مناسب، به شما کمک می‌کند استراتژی‌های موثری برای رشد طراحی کرده و تصمیمات بهتری بگیرید.


وظایف بیزینس کوچ چیست و چگونه به نتایج بهتر دست می‌یابید؟

هدف اصلی یک بیزینس کوچ، همکاری با مدیران و کارآفرینان برای رشد پایدار شرکت است. همان‌طور که “اما لوئیز السی”، کارشناس حوزه کوچینگ، توضیح می‌دهد:

“کوچینگ، فرآیندی است که به شما کمک می‌کند با خودتان ارتباط برقرار کنید، زندگی و محیط کاری خود را بازطراحی کنید و سپس برای اجرای تغییرات اقدام نمایید.”

بیزینس کوچ‌ها با تمرکز بر نتایج واقعی، شما را به جایگاهی می‌رسانند که تصور می‌کنید دستیابی به آن به‌تنهایی دشوار است. آنها با به چالش کشیدن افکار و برنامه‌هایتان، مسیر رشد شخصی و حرفه‌ای شما را تسریع می‌بخشند.


مزایای کار با بیزینس کوچ

همکاری با یک بیزینس کوچ می‌تواند نتایج فوق‌العاده‌ای برای شما و کسب‌وکارتان به همراه داشته باشد:

  • ارائه بینش‌های حرفه‌ای برای رسیدن به اهداف تجاری.
  • شفاف‌سازی چشم‌انداز و مأموریت سازمان.
  • کمک به تعیین اهداف واقع‌بینانه و قابل‌اندازه‌گیری (KPI).
  • تسهیل حل مسائل و از بین بردن موانع رشد.
  • برنامه‌ریزی برای توسعه و مقیاس‌بندی کسب‌وکار.
  • کشف فرصت‌های جدید که شادی و انگیزه بیشتری ایجاد می‌کنند.
  • آموزش مهارت تفویض اختیار برای افزایش بهره‌وری تیم.
  • افزایش مسئولیت‌پذیری در دستیابی به اهداف تعیین‌شده.
  • حذف باورهای محدودکننده و تقویت ویژگی‌های رهبری.

این‌ها تنها بخشی از خدماتی است که یک بیزینس کوچ می‌تواند به شما ارائه دهد. در قسمت بعدی، به جزئیات بیشتری درباره فرآیند کوچینگ و نتایج ملموس آن خواهیم پرداخت.

ادامه دارد…

منبع: leaders.com/articles/innovation/business-coach